با تغییر سیاسی و اجتماعی کشور، مضامین اجتماعی افزایش یافت و شعر با سیاست و واجتماع همسو شد; چنانکه در هیچ دوره ای از تاریخ ادبیات فارسی، شعر اینقدر با سیاست آمیخته نشده بود و بر ماموریت خود برای ایجاد تحول اجتماعی آگاهی نیافته بود.


در این اپیزود سری به دنیای ادبیات زده‌ایم؛ ادبیات فارسی و آموزه‌های اخلاقی و تربیتی و ارتباطش با نیکوکاری. ابتدا مقداری درباره ادبیات، چیستی و چرایی آن گفته‌ایم و بعد به ادامه ماجرا پرداخته‌ایم.
اینکه ادبیات چیست در ظاهر پرسشی ساده به نظر می‌آید اما پاسخ دادن به آن کار ساده‌ای نیست. عده‌ای از علما و دانشمندان می‌گویند که ذهن بشر بین یک سلسله‌ علت و معلول‌های ذوقی، یک روابطی را کشف می‌کند که به نمایش این روابط از طریق گفتار یا نوشتار ادبیات گفته می‌شود.
ادبیات نیز مانند دیگر پدیده‌هایی که در طول زمان دستخوش تغیرات می‌شوند، دچار تحولاتی شده‌است. زمانی ادبیات به چیزی گفته می‌شد که معنی و مفهوم شعری داشته باشد؛ در طول تاریخ ادبیات به عنوان وسیله‌ای برای آموزش تعالیم اخلاقی و دعوت به نیکی در جهان مطرح بوده تا جایی که ترویج نیکوکاری از وظایف ادبیات محسوب می‌شده.
ادبیات فارسی قدمتی بیش از هزار و صد سال دارد؛ با این توضیح که ادبیات پیش از اسلام نیز وجود داشته است. این را با توجه به سروده‌های اوستا که به هزاره پیش از میلاد بازمی‌گردد می‌گوییم. درکل بینش زرتشت بر مبنای نیکی و استواری بنا شده است. برای همین ادبیات فارسی ریشه در ادبیات باستانی ایران دارد که تحت تاثیر متون اوستایی در دوره ساسانی به زبان فارسی میانه و پهلوی و اشکانی به وجود آمد. آثار ادب فارسی به صورت شاهد و یا در قالب مثال برای توجیه اثبات، تعلیم و تفهیم مطالب در کتاب‌های تعلیمی به کار گرفته می‌شد، برای همین از منابع مهم شناخت به شمار می‌رفت که گاهی پیچیده‌ترین مباحث را با زبان هنری عنوان می‌کند. مهمترین بخش ادبیات ایران بعد از اسلام نیز همین ادبیات هنرمندانه است که از دوره سامانیان شکل پیدا می‌کند و با تحولات گوناگونی تا دوران معاصر ادامه پیدا می‌کند. از این زمان تا قرن ششم ادبیات فارسی در دو قالب مشخص نظم و نثر نوشته شده که البته حجم آثار منثور نسبت به آثار منظوم خیلی بیشتر بوده است. درکل مدح و ثنا،وصف و توصیف طبیعت بیشتر در قالب شعر بوده و پند و اندرز و دعوت به نیکی در قالب نثر.
گفته شده که روزی فتح، پسر متوکل، حاکم آن زمان، هوس می‌کند شنا بیاموزد. در یکی از این روزها در دجله گم می‌شود. پس از هفت شبانه‌روز که دنبالش می‌گردند او را سالم می‌یابند. فتح برای پدرش تعریف می‌کند که هر روز طبقی از نان روی آب شناور بوده و روی نان‌ها نوشته شده بوده محمدبن حسین اسکاف.
متوکل سریع دست به کار شده و او را می‌یابد و علت کارش را می‌پرسد. محمدبن حسین پاسخ می‌دهد که در خواب دیده که باید نیکی کند و در آب اندازد تا خدا به او روزی و رحمت بیشتر دهد. متوکل نیز که از سلامت فرزندش شادمان بوده، ۵پارچه آبادی به او می‌بخشد. این داستان شعر معروف "تو نیکی می‌کن و در دجله انداز، که ایزد در بیابانت دهد باز" از قابوس‌نامه است.
شاعران دیگری نیز ابیاتی که شباهت زیادی با این داستان دارد گفته‌اند، مثلا صائب تبریزی گفته "نیکی از آب روان چون تیر برگردد ز سنگ، زیر تیر یار صائب می‌توان جان باختن"
آموزه‌های موجود در متون ادب فارسی محدود به زمان و مکان نمی‌شود. نیکوکاری از مفاهیم بسیار مهمی است که در اشعار سعدی به وفور دیده می‌شود. نیکوکاری در آثار سعدی در سه گروه قرار دارد؛ یا مبنای عقلانی دارد، یا با توصیه‌های دینی و اعتقادی ما همراه است و یا مبنای اخلاقی و رفتاری دارد که در بین این سه نیکوکاری، نیکوکاری عقلانی کاربرد خیلی بیشتری در اشعار سعدی دارد. چون شیخ اجل، سعدی، اهل اخلاق است؛ نوع نگارش و ادبیات او تعلیمی‌ست و بوستان و گلستان او از بهترین‌آثار حوزه ادبیات تعلیمی در ایران زمین است. آنچه مهم است این است که سعدی سعی داشته به اثبات و تثبیت نیکوکاری در آثارش بپردازد. اگرچه او نیکی‌کردن با بدان را به مثابه بدکردن به جای نیک‌مردان می‌داند و بر این باور است که "ترحم بر پلنگ تیزدندان، ستم‌کاری بُوَد بر گوسفندان" ولی در تحلیل نهاییش و در اعماق قلب خود به جامعه و انسانهای آرمانی فکر می‌کند که حتی دشمنهای خودشان را هم می‌بخشند:
"شنیدم که مردان راه خدا، دل دشمنان هم نکردند تنگ
تو را کی میسر شود این مقام، که با دوستانت خلاف است و جنگ؟"
ادامه این مطالب جالب را از طریق نسخه صوتی اپیزود هفتم دنبال کنید.