پدرشون روزی به نصیحت به اوگفت : «ببین فرزندم برادرت علی به دانشگاه رفت و استاد شد و الان دارای شغل شریفی است و منشاء خدمتی بزرگ ولی تو به فروش وسایل برقی می‌پردازی و این هدر دادن کوشش‌های فراوانی است که برای تحصیل متحمل شده‌ای. علیرضا با فروتنی جواب داد: قول می‌دهم دانشگاه بسازم.»
کاور: مهدی شاهپوری | موسیقی: پاشا یثربی
پژوهش و گردآوری متن: مجید غلامی و انسیه افغان
پدرشون روزی به نصیحت به اوگفت : «ببین فرزندم برادرت علی به دانشگاه رفت و استاد شد و الان دارای شغل شریفی است و منشاء خدمتی بزرگ ولی تو به فروش وسایل برقی می‌پردازی و این هدر دادن کوشش‌های فراوانی است که برای تحصیل متحمل شده‌ای. علیرضا با فروتنی جواب داد: قول می‌دهم دانشگاه بسازم.»
شیخ سعی در دعوت به نیکوکاری و یاری‌طلبی داشت و به‌واقع تصور من از افرادی که در مجالس شیخ حاضر می شدند چیزی جز سهیم شدن در بخشندگی و نیکوکاری نیست.
