هر فردی تمایل دارد که در جامعهای سالم زندگی کند. در واقع برای خودشکوفایی افراد در یک جامعه، مقدمات و امکاناتی نیاز است که باید فراهم شود. اگر نگاهی به هرم مازلو بیندازیم، مراحل را میتوانیم به صورت کامل مشاهده کنیم.
باید توجه داشته باشیم که پیشرفت یک جامعه و رسیدن به شکوفایی افراد در آن، از تغییر و بهبود شرایط زندگی افراد نشات میگیرد و ما نمیتوانیم یک جامعه را از افراد آن جدا بدانیم.
در واقع زمانی یک جامعه به عنوان یک کل منسجم، تغییر پیدا میکند که تک تک اعضای آن جامعه تغییر کرده باشند. در همین راستا قصد داریم ارتباط نیکوکاری با مسائل اجتماعی و محیطی را بررسی کنیم.
در واقع زمانی یک جامعه به عنوان یک کل منسجم، تغییر پیدا میکند که تک تک اعضای آن جامعه تغییر کرده باشند. در همین راستا قصد داریم ارتباط نیکوکاری با مسائل اجتماعی و محیطی را بررسی کنیم.
هرم مازلو، از زندگی فردی تا ابعاد اجتماعی
در سلسله مراتب نیازهای هرم مازلو، اولین نیاز هر فرد، رفع نیازهای اولیه مانند خوراک و پوشاک و مسکن است. ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که در یک جامعه مترقی زندگی کنیم که بخشی از افراد آن جامعه، قدرت خرید لوازم اولیه زندگی را ندارند.
متأسفانه ما در سطح بین المللی شاهد این موضوع هستیم که افراد زیادی در دنیا امکان تهیه غذای سالم را ندارند. ما چگونه از چنین اجتماعی میتوانیم انتظار خودشکوفایی اجتماعی و محیطی را داشته باشیم؟
مشارکت مردم با مؤسسات خیریه در جهت بهبود شرایط زندگی نیازمندان میتواند به مرور باعث بهبود سطح کیفیت اجتماعی شود.
چراکه بهبود وضعیت زندگی مردم در ابتداییترین سطح خود میتواند تأثیرات زیادی بر کیفیت محیطی در ابعاد وسیعتر داشته باشد. رفع مشکلات پایهای و هر چند ناچیز میتواند اثرگذاری زیادی داشته باشد.
چراکه بهبود وضعیت زندگی مردم در ابتداییترین سطح خود میتواند تأثیرات زیادی بر کیفیت محیطی در ابعاد وسیعتر داشته باشد. رفع مشکلات پایهای و هر چند ناچیز میتواند اثرگذاری زیادی داشته باشد.
1. امنیت اجتماعی
نمیتوان تأثیر امنیت اجتماعی را جدا از سطح زندگانی مردم در نظر گرفت. جامعهای که تعداد زیادی از افراد آن با فقر دست و پنجه نرم میکنند، مستعد ناهنجاریهای اجتماعی هستند. چرا که فرد فقیر در شرایط بحرانی برای رفع مشکلات خود، دست به هر کاری خواهد زد. اعتیاد، سرقت، قتل و جنایت و بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی از فقر نشات میگیرند. راه حل چیست؟
اگر فردی انتظار دارد که دولت به تنهایی مشکلات جامعه را حل کند، کاملاً در اشتباه است.
بخشی از مشکلات جامعه توسط دولت در هر سرزمینی در حال بررسی و رفع شدن است. اما نمیتوان نقش مردم را در بهبود وضعیت اجتماعی و محیطی فراموش کرد.
اگر مردم یک جامعه دست به دست هم دهند و با مؤسسات خیریه در جهت انجام کارهای اجتماعی و رفع مشکلات نیازمندان اعم از کمک به کودکان بیسرپرست، کمک به معلولان و در کل کمک به مستمندان همکاری نداشته باشند، شاهد ناهنجاریهای اجتماعی خواهند بود. در واقع سطح کیفیت اجتماعی مردم میتواند در گرو همکاری آنان با مؤسسات خیریه باشد.
2. دریافت عشق و حس تعلق
فرض کنید در جامعهای هستید که فاصله طبقاتی بین افراد بسیار زیاد است. در چنین جامعهای تعدادی از خانوادهها درگیر رفع نیازهای اولیه زندگی خود هستند. ساعات کاری زیاد، نبودن رفاه، پایین بودن سطح کیفی زندگی از نظر بهداشتی و غذایی، فرصتی را برای عشق ورزیدن باقی نمیگذارد.
در هرم آبراهام مازلو، این بخش مانند قلب در یک بدن است. شاید در بسیاری از جوامع مرفه ما شاهد رد شدن از دو مرحله ابتدایی هرم مازلو باشیم، اما در کمترین جامعهای میتوان به وضوح دید که افراد یک جامعه از مرحله عشق و تعلق سرمست شده و مرتقی شدهاند.
دریافت حس عشق، دوست داشته شدن و حس تعلق برای همه انسانها لازم و ضروری است. یک انسان از زمان تولد به عنوان یک نوزاد نیاز به دریافت عشق دارد. هر چه انسان بزرگتر میشود، این نیاز در او بیشتر و پررنگتر میشود. تا جایی که میبینیم در یک جامعه، سالمندان چهقدر محتاج محبت و دریافت حس تعلق هستند.
مؤسسات خیریه با دریافت کمکهای دولتی و البته کمکهای مردمی و خیرین قادر خواهند بود که با انجام پروژههای خیریه، مشکلات بسیاری از افراد و خانوادهها را رفع کنند. رفع مشکلات به منزله آن است که یک خانواده میتواند از بودن کنار هم لذت برده و مشغولیتهای فکری مانع از حس تعلق درون یک خانواده نشود.
3. نیاز به احترام
همه افراد جامعه از حقوق برابری برخوردار هستند. نباید یک فرد و یا یک خانواده صرفاً درگیر درمان یک فرد مریض در خانواده باشد تا جایی که از اصل زندگی دور شوند. نباید هزینههای درمان باعث شود که افراد از ابتداییترین حق و حقوق اجتماعی سلب شوند.
مؤسسات خیریه با نگاه ویژهای که به افراد نیازمند دارند، میتوانند تا حد زیادی به ایجاد عدل و برابری در یک اجتماع کمک کنند. شاید به همین دلیل باشد که جایگاه مؤسسات خیریه و البته خیرین در جوامع پیشرفته بسیار پررنگ است.
هر فردی در جامعه باید بداند که حق تحصیل برای همه افراد است. لذا نباید کودکی به دلیل نبود امکانات از نعمت تحصیل و پیشرفت بینصیب بماند. این مؤسسات خیریه هستند که با شناسایی افراد در تلاش هستند تا با ارائه خدمات آموزشی به کودکان محروم، حداقل نیازهای افراد را برای بهبود سطحی کیفی اجتماعی و محیطی فراهم کنند.
4. نیاز به خودشکوفایی
یک جامعه پیشرفته زمانی ساخته میشود که افراد آن به مرحله نیاز به خودشکوفایی رسیده باشند. ما نمیتوانیم از افراد یک جامعه که برای حداقل نیازها در تکاپو و تلاش هستند انتظار داشته باشیم که برای خودشکوفایی خود تلاش کنند.
حتی نمیتوان این انتظار را داشت که افرادی که با مشکلات زیادی روبهرو هستند، بتوانند لحظهای به خودشکوفایی فکر کنند. چرا که یک زن بیسرپرست، یک کودک بیسرپرست، خانوادههایی که یکی از اعضای آن درگیر بیماریهای سخت و یا معلولیت هستند، به طور کافی درگیر مشکلات خود بوده و دیگر امکان تفکر به رشد و شکوفایی را نخواهند داشت. هزینههای بالای نگهداری معلولین، خرید تجهیزات و سایر مشکلات باعث میشود که افراد صرفاً به گذران زندگی بیندیشند.
در پایان باید گفت...
انجام پروژههای خیریه نیاز به همکاری دولتها و مردم در کنار یکدیگر دارد. چرا که این مؤسسات خیریه هستند که بار سخت کار را از شناسایی خانوادهها تا رساندن کمک به آنها بر دوش خود دارند.
انجام کارهای خداپسندانه و نیکوکاری در هر اندازهای توسط افراد یک جامعه میتواند به ایجاد جامعهای مترقی و خودشکوفا کمک نماید.
در واقع نمیتوان ارتباط نیکوکاری با مسائل اجتماعی و محیطی را کتمان کرد. چرا که طبق موارد گفته شده، بهبود سطح کیفی اجتماعی و محیطی رابطه مستقیم با نوع و سطح زندگی افراد یک جامعه دارد.
دیدگاه خود را بنویسید