در دوازدهمین قسمت پادکست نیک‌آوا با موضوع «حسین آقا ملک» با ما همراه باشید.پیشرفت و بقا در داشتن نگاهی بلند و نکته‌­سنج است. حاج حسین ملک با داشتن ثروتی بی­شمار و ثروتی با ارزش‌تر که همان درایت و نگاهِ عاقبت‌اندیش بود برای ایران و ایرانی گنجی را ساخت و به­ جای گذاشت که بی‌بدیل است. موزه و کتابخانه­‌ی ملی ملک ثمره‌­ی دوراندیشی اوست.

پژوهش و گردآوری متن و همچنین خوانش آن: مجید غلامی | انسیه افغان

تجار و بازرگانان یکی از طبقات اجتماعی تاثیرگذار در تحولات تاریخی ایران هستند. ارتباطی که بین تجار با سایر طبقات مثل دربار یا علمای دینی وجود داشته باعث می‌شود تا طبقه تجار در بطن تحولات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی قرار بگیرد. یکی از این بازرگانان، خاندان ملک‌التجار تبریزی است که از  خانواده‌های بانفوذ و محتشم دوره قاجار به حساب می‌آمدند.
در ابتدا از حاج کاظم ملک‌التجار می‌گوییم. محمدکاظم ملک‌التجار در سال 1228 خورشیدی در  تبریز به دنیا آمد. او هیکل پرزور و تنومند و فن بیان خوبی داشته است. بعد از فوت حاج مهدی ملک‌التجار در سال 1250 خورشیدی که البته در همین سال هم یکی از نوه‌ها می‌آید؛ فرمان ملک‌التجاری به نام محمدکاظم صادر می‌شود. محمدکاظم هم به واسطه روابطی که  با دربار و به خصوص با میرزا علی‌اصغرخان عطابک داشته به میزان دارایی‌ای که از پدرشان به ارث می‌برده اضافه می‌کند. به حدی که می‌توانسته در یک نوبت یا به قولی در یک فقره چک مبلغ 80هزارتومان به شاهزاده مویدالدوله قرض بدهد تا ایشان بتواند با این پول فرمان حکومت خراسان را از ناصرالدین شاه بخرد. خلاصه اینکه ثروت ملک‌التجار در حد واندازه افرادی مثل امین‌الضرب بوده است. این مطالب  و پیشینه تاریخی از این جهت گفته شده تا به نحوه جمع‌آوری و شکل‌گیری این ثروت پی ببریم؛ مخصوصا املاکی که در خراسان به دست می‌آید. یک روز محمدکاظم ملک‌التجار از طرف ناصرالدین شاه مامور می‌شود تا به حساب‌های یک تاجر ورشکسته رسیدگی کند. این تاجر هم در داخل و هم در خارج از ایران مقداری بدهی داشته است. محمدکاظم هم برای رسیدگی به این کار راهی خراسان می‌شود. آنجا متوجه می‌شود رکن‌الدوله، برادر پادشاه، مقداری به این تاجر ورشکسته بدهکار است. ملک‌التجار هم برای تسویه حساب این تاجر املاکی را که متعلق به رکن‌الدوله بوده به جای بدهی‌هایش به تاجر برمی‌دارد و می‌خرد. املاکی که در خراسان به حسین‌آقای ملک به ارث می‌رسد نتیجه همین تسویه‌حساب است.
ایشان صد و یک سال عمر می‌کنند. پنج پادشاهی می‌بینند؛ دو جنگ جهانی و البته مشروطه. سال 1250 به دنیا می‌آیند. در این سال همچنان قحطی ادامه داشته است. سال قبل آن قحطی ایران را فرا می‌گیرد؛ به گونه‌ای که تهیه نان به سختی انجام می‌شد. به همین دلیل پادشاه دستور می‌دهد قائله نانی که در پایتخت رخ داده را به گونه‌ای حل و فصل کنند. ملک‌التجار هم یکی از افرادی بوده که به دستور پادشاه مامور رسیدگی به بلوایی بوده که به خاطر نان در پایتخت به وجود آمده بود. ایشان در مردادماه سال 1351 از دنیا می‌روند. با توجه به اینکه پدرشان چندان تمایلی نداشتند دوره‌ای را در مدرسه آلیانس تحصیل می‌کنند.
در تمام صدسال عمر مفیدشان مشغول به انجام کارهای عام‌المنفعه بودند که بیشتر این کارها هم در راستای غنا بخشیدن به فرهنگ و حفظ فرهنگ بود. اگر قرار باشد بخواهیم از موقوفات و کارهای خیر آقای ملک بگوییم درستش این بود که بعد از گفتن تاریخ تولدشان شروع کنیم به گفتن موقوفات و فعالیت‌های نیکوکارانه‌شان؛ چون تا آخرین روز عمرشان این فعالیت‌ها ادامه داشت.
حقیقتش این است که تمام عمر ایشان در بخشش‌ها و موقوفات هوشمندانه و باتدبیر خلاصه می‌شود. ایشان یکی از افرادی بود که در  بحث مرمت هم نقش بسیاری داشت. بدون اینکه کسی بداند بناهایی که  مرمت شده است زیر نظر حاج حسین ملک و با سرمایه ایشان بوده است. شاید بتوان گفت این راه رفته بر اثر علاقه‌ای بوده که با دیدن نسخ خطی در ایشان به وجود آمد و بعد از این اتفاق بود که به فکر جمع‌آوری کتا‎ب‌های مهم و نسخ خطی قدیم و اصیل افتاد و در نهایت تمام این گنج فرهنگی را برای مردم ایران گذاشت. البته نه تنها کتاب و نسخ خطی که بسیاری چیزهای دیگر که در اپیزود به آنها خواهیم پرداخت.
در کنار تمام این کارها از رسیدگی و ساخت اماکن بهداشتی، درمانی و کشاورزی هم غافل نبودند. به عنوان مثال در سال 1348 باغ وکیل‌آباد را وقف کردند که محل تفرج مردم باشد. یا در سال 1340 مزارعی را در روستاهای مختلف وقف کردند. این کار را قبلتر هم در منطقه فخرآباد برای رفاه و زندگی بهتر مردم در سال 1334 انجام دادند؛ اما خب، بزرگترین و معروفترین وقف ایشان، اهدای زمینی در باغ ملی در سال 1323 هست که امروز به موزه و کتابخانه ملی ملک معروف است.