در سیزدهمین اپیزود پادکست نیک‌آوا با موضوع «مرتضی فرهادی» با ما همراه باشید.

خلقت بشر برای اعتلا‌بخشی و تعاون است به تنهایی نمی‌توان وارد بهشت شد.

پژوهش و گردآوری متن و همچنین خوانش آن: مجید غلامی | انسیه افغان

واقعا چقدر از فرهنگ قدیمی‌ترها به خاطر داریم؟ چقدر از آن همه آداب و رسومی که داشته‌ایم به نسل‌های بعدتر و در آخر به ما منتقل شده‌است؟ آیا داشتن فرهنگ بومی و سنتی و حفظ آن خوب است؟ یا اینکه دست و پا گیرند و باید رهایشان کنیم تا  مانع مدرنیته‌ و صنعتی‌شدن ما نشود؟
در این اپیزود درباره سنت و فرهنگ‌های دیرینه می‌گوییم. می‌خواهیم راجع به کسی صحبت کنیم که تمام این سنت‌ها و فرهنگ‌های دیرینه ما را کاملا پژوهشگرانه برایمان مکتوب کردند. بزرگترین و مهمترین دلیل این کارشان هم این است که تمام این آداب و رسوم باید بقا داشته‌باشد تا مملکت ما آباد بماند.
در این اپیزود از مرتضی فرهادی می‌گوییم؛ کسی که در جامعه ایران‌شناسان و مردم‌شناسان، ستاره‌ای درخشان است.
مرتضی فرهادی در چهاردهم بهمن ماه 1323 در ملایر چشم به جهان گشود و نوجوانی خود را در شهر خمین گذراند. در ابتدا نظریه‌هایی در رابطه با زندگی بومی داشت تا اینکه کم‌کم این نظریه‌ها رشد کرد، توسعه بومی را در بر گرفت و در حوزه مردم‌شناسی و جامعه‌شناسی به فعالیت خود ادامه داد.
او تنها محققی‌ست که در زمینه توسعه بومی صاحب نظریه است. در زمینه مردم‌شناسی،  بوم‌شناسی و علوم اجتماعی تالیفات زیادی دارد که بعضی از آن‌ها جوایز داخلی و خارجی دریافت کرده‌اند؛ کتاب فرهنگ یاری‌گری در ایران در دوره سیزدهم و کتاب واره در دوره بیستم از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان کتاب سال برگزیده شده‌است.
در مملکتی که به حکمرانی آب معروف است، مردمی در این سرزمین زندگی می‌کردند که با وجود کم‌آبی و خشکسالی توانسته‌اند این مشکل را حل کرده و دوره‌های تاریخی با اقتداری را رقم بزنند. حال سوال اینجاست که چه اتفاقی برای این مردم افتاده است؟ مردمی که تا دو سه قرن پیش رکن اصلی زندگی‌شان را کار، تلاش، تولید و توسعه تشکیل می‌داده تا آسایش و آرامش بهتری داشته‌باشند؛ اما حالا تمامی کارگاه‌های تولید زادبوم خود را تعطیل کرده و نگاهشان به دست کشورهای دیگر است که ببیند چه تولید می‌کنند تا از آنها خریداری و وارد مملکت کنند.
شاید یکی از مهم‌ترین و موثرترین تاثیراتی که پژوهش‌ها و تالیفات آقای فرهادی برای ما داشته یادآوری و زنده نگه‌داشتن درایت نیاکانمان بوده که چطور توانسته‌اند یک ضعف را به قدرت تبدیل کنند. همانطور که پیش از این گفتیم ایشان تنها محقق ایرانی‌ست که در زمینه توسعه بومی صاحب نظریه است. فرهنگ بومی‌ای که چون به زعم بعضی نظریه پردازها مانع پیشرفت بود، در تاریخ معاصر مورد نقد قرار گرفت. البته این تقابل با فرهنگ بومی و سنتی فقط مختص ایران نبوده و همه کشورهای جهان سوم را شامل می‌شود. ما نمی‌گوییم همه آداب و رسوم خوب است، بلکه کاستی‌هایی نیز دارد و برخی از این سنت‌ها باید اصلاح و یا حتی کنار گذاشته‌شود و با یک فرهنگ بهتر جایگزین شود.
در بین کشورهای آسیایی که توانسته‌اند توسعه پیدا کنند، ژاپن یکی از نمونه‌هایی‌ست که دست به کار جالبی زده‌است. زمانی که ژاپنی‌ها دروازه‌های کشورشان را به روی کشورهای غربی گشودند، هیئتی به نام ایواکورا تشکیل دادند. این گروه به کشورهای غربی و اروپایی سفر کردند و نظام آموزشی، سیستم نظامی و... را بررسی کرده و از هر کشوری هر آنچه بهتر بود الگوبرداری کردند تا در ژاپن اجرا کنند؛ اما همه آن برداشت‌هایی‌شان را ژاپنیزه کردند تا با فرهنگ و جغرافیای ژاپن همخوانی داشته‌باشد.
آقای  فرهادی درباره تمام مطالبی که اشاره شد  تالیفات دارند؛ درباره زنده ماندن و زنده نگه‌داشتن تمام این آداب و رسوم و شاید بتوان گفت قوانین زنده‌ماندن و بقای طبیعت و انسان. به عنوان مثال می‌توان از فرهنگ یاریگری در ایران نام برد. ایشان در این کتاب کلمه تعاون را تغییر داده و تکمیل‌تر کرده و به کلمه یاریگری تبدیل کردند که خیلی جامع‌تر و پرفهم‌تر است.
از بین تالیفات ایشان می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
واره؛ که مبحث گسترده‌ای است و توضیحات جالبی در پی دارد.
مکتب نوسازی و دشواری های آن در ایران؛ خودشان خیلی تاکید دارند هر ایرانی و به ویژه هر زن ایرانی باید این کتاب را بخواند.
صنعت بر فراز سنت؛ این کتاب به ما کمک می‎کند بدون علم، آگاهی و سواد مربوط به توسعه بومی خود، با تقلیدهای کورکورانه و غیرعلمی از پیشرفت‌هایی که در کشورهای دیگر رخ می‌دهد پیروی نکنیم.
کمره نامه و کتاب جذاب، بی‌نظیر و کمیاب موزه هایی در باد نیز از دیگر تالیفات ایشان است.